چرند و پرندهای دوستانه!

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

من خیلی آدم برون گرایی نیستم واسه همینم خیلی علاقه ای ندارم که مدام بیام حرف بزنم و از زندگیم و اتفاقات دور و برم بگم .بیشتر وقتایی هم که میام و به اینجا سر میزنم و آپ میکنم وقتایی هست که به شدت دلم گرفته و نیاز به درد دل دارم و از اون جایی که زیاد اهل گفتن درد دلم به اطرافیانم نیستم میام اینجا و مینویسم و یکم سبک تر میشم ،چه بسا اصلا هم معلوم نیست چی میگم و از چی واز کجا میگم😁😁 .واسه همین فکر میکنم این وبلاگ برای مخاطب جذابیت زیادی نداره و بیشتر به درد دل وامونده ی خودم میخوره.خلاصه که به این دلایل تصمیم گرفتم در اینجارو تخته کنم و یا یه وبلاگ مختص درد دل کردن برا خودم بزنم یا اینکه کلا وبلاگ نویسی و وبلاگ خوندن و....رو بذارم کنار و روی کاغذ حرفامو بنویسم.البته غیر از وبلاگ مهراد که هرازگااااااهی آپش میکنم چون دوست دارم بچم بدونه چه اتفاقاتی توی کودکیش براش افتاده و چی بهش گذشته.

اگه خوبی بدی دیدید حلال کنید 😃😃

فعلا که همچین تصمیمی دارم حالا میذارم باشه شاید یه روزی نظرم عوض شد و بازم دلم خواست بیام وبلاگ نویسی کنم.

به امید دیداااااررررر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۳۱ تیر ۹۷ ، ۰۲:۴۳
مهـــ شین

دیروز عروسی دختر عموم بود .توی جشن یکی از دبیرهای پیش دانشگاهیمو دیدم که خیلی منو دوست داشت و مدام توی کلاس اسم من روی زبونش بود... منم دوسش داشتم.

خلاصه دیروز بعد از 14 سال دیدمش ،عین همون روزاش بود سریع دویدم طرفش و با ذوق گفتم سلام خانم فلانی خوب هستید از دور دیدمتون خیلی خوشحال شدم ،گفتم بیام یه سلامی خدمتتون عرض کنم،خیلی معمولی گفت سلام ممنون شما خوب هستید! فکر کن ،اصلا منو نشناخت.همینجوری خشکم زد گفتم ممنون منم خوبم و بدون اینکه خودمو معرفی کنم و آشنایی بدم رفتم سرجام نشستم.پیش خودم میگفتم حالا اینکه یه رابطه ی ساده ی معلم و شاگردی بود ،ولی خدا به داد کسایی برسه که یهو میرن بالا سر کسی که عاشقشون بوده یا عاشقش بودن و اون طرف مثلا به خاطر حادثه و یا... فراموشی گرفته باشه و اصلا نشناسدشون.وای که چه حسسسسس بدیه خیلی خیلی 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۱۰
مهـــ شین

آخه چرا اینقدرررررر حال من به حال تو بستگی داره هان؟؟؟؟؟؟ چرا وقتی توخودتی دنیای منم تیره و تار میشه و حالم بده هان؟لعنتی چرا آخه؟!

بدم میاد اینقدددددررررررر 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۲
مهـــ شین

یعنی عشق واقعی توی این دنیا وجود داره؟.یعنی واقعا ممکنه کسی به خاطر یکی دیگه از خودش بگذره؟ البته غیر از عشق مادر به فرزندشو میگما.منظورم بین زن و مرده .نه واقعا داریم؟ شک دارم .مخصوصا توی این دوره زمونه 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۴۵
مهـــ شین

حرف‌هایی هست‌ برای گفتن که اگر گوشی نبود نمی‌گوییم.. 
و حرف‌هایی هست برای نگفتن، حرف‌هایی که هرگز‌ سر‌ به ابتذال گفتن فرود نمی‌آورند. 
حرف‌های شگفت، زیبا و اهورایی همین‌هایند و سرمایه ماورایی هرکس به اندازه حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد، 

حرف‌های بی‌تاب و طاقت‌فرسا، که هم‌چون زبانه‌های بی‌قرار آتش‌اند و کلماتش هر یک انفجاری را به بند کشیده‌اند؛ 
کلماتی که پاره‌های بودن آدمی‌اند. 
اینان هماره در جستجوی مخاطب خویشند، اگر یافتند، یافته می‌شوند و در صمیم وجدان او آرام می‌گیرند.. 
و اگر مخاطب خویش را نیافتند، نیستند.. 
و اگر او را گم کردند، روح را از درون به‌ آتش می‌کشند و دمادم، حریق‌های دهشتناک عذاب بر می‌افروزند. 

دکتر علی شریعتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۸
مهـــ شین

امشب برای چندمین بار از دست خودم شاکی ام شدیییییییید. بعضی وقتا مثل الان اینقدر از خودم بدم میاد که نگو.از غرور نداشتم در برابر کسایی که دوستشون دارم. بعضی وقتا میگم ای کاش دوست داشتنم بر غرورم غلبه نمیکرد ای کاش صبور بودم .اگه تحمل داشتمو یکم صبوری میکردم عزت نفسم خیلی بیشتر حفظ میشد . چه کنم که با بی طاقتی و عصبانیتای یهویی حتی اکه مقصرم نباشم اینجوری جلوه میکنم.

از دستت ناراحتم نوشین خیلی ناراحتم ازت ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۱۲
مهـــ شین

یه بنده خدایی داشت میرفت یه معامله ای رو انجام بده، منم مثلا میخواستم نصیحتش کنم، بهش گفتم خیلی احتیاط کن کلاه سرت نذارن ولی خب دندون خشکی ام نکن، اگه قیمت خوب گفتن بخر دیگه. یهو دیدم طرف علامت تعجب شد، اینجوری 😮😮بعدشم زد زیر خنده، گفت خوب شد غیر از دندون گردی و ناخن خشکی یه اصطلاح جدید مثل دندون خشکی رو هم یاد گرفتیم!! اینو که گفت تازه فهمیدم چه سوتی دادم😂😂😂😂

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۴۰
مهـــ شین

آخیش عیدم رفت و همه چیز برگشت به حالت عادی خودش 😊 داشتم خل میشدم از بس باید این ور اونور میرفتیمو هی تند تند باید بچه آماده میکردم و هی عجله کنیم و هی دیر بشه و هی غر بزنم به همسر که زوووووووود باش دییییییییره... 

البته هنوز کلی از مهمونیا مونده ولی حداقل دیگه چند وقت یه باره اونم شبا فقط 😊

دید و بازدید خوبه ها ولی سر فرصت و باحوصله نه هی عجله ای و از سر باز کردنی. 

پارسال که به خاطر فوت مامان بزرگم هیچ جا نرفتیم خیییییلی بد بود واقعا عیده و دید و بازدیداش ولی نه هول هولکی 😊

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۵۶
مهـــ شین

نمیدونم چرا امسال از نوروز و عید هیچی نفهمیدم خیلی هول هولکی و عجله ای و بی برنامه بود عیدش، ایشالا که کل سال اینطوری نباشه 😐😐😆😆

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۰۴
مهـــ شین

چقدر از دنیای مردونه بدم میاد یه دنیای پر از غرور و خودخواهی و خشونت و... 

خشونت از این نظر که حتی اگه ادم خشنی ام نباشی و خشونت نداشته باشی ولی گاهی برای دفاع از خودت در برابر بعضی از مردای دیگه مجبوری خشونت بخرج بدی وگرنه کلاهت پس معرکه است! 

خداروشکر که مرد نشدم، خداروشکر که مجبور نیستم حتی گاهی از خشونت و بعضی از اصطلاحات سخیف مردونه( مثلا اصطلاحاتی که مردا توی دعواهاشون باهم به کار میبرن)استفاده کنم  ، خدایا شکرت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۷
مهـــ شین