بغض لعنتی چرا تموم نمیشه، این اشکا چرا بند نمیاد...
کاری به مسکن مهر که انگار با تف ساختن ندارم، کاری به بیمارستان که باید ضدزلزله باشه ولی نیییییییست درحالی که بیمارستانی که اوگاندا میسازن برا خودشیرینی و هزار و یک دلیل سیاسی، ضد زلزله و با بهترین امکانات و تجهیزاته، هم ندارم...
به یه چیزی فکر میکنم فقط اینکه اگه همه امکانات و شرایط مهیا باشه ولی لحظش برسه، آیا من آمادگیشو دارم؟ کارام رو به راهه؟ میتونم باخیال راحت برم؟
خداااااااااااااایا صبر بده به خانواده هاشون خدایا صبر بده... موندن بدون عزیز از رفتن
خیلی سخت تره... خدایا کمکشون کن...