چرند و پرندهای دوستانه!

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

دیروز عروسی دختر عموم بود .توی جشن یکی از دبیرهای پیش دانشگاهیمو دیدم که خیلی منو دوست داشت و مدام توی کلاس اسم من روی زبونش بود... منم دوسش داشتم.

خلاصه دیروز بعد از 14 سال دیدمش ،عین همون روزاش بود سریع دویدم طرفش و با ذوق گفتم سلام خانم فلانی خوب هستید از دور دیدمتون خیلی خوشحال شدم ،گفتم بیام یه سلامی خدمتتون عرض کنم،خیلی معمولی گفت سلام ممنون شما خوب هستید! فکر کن ،اصلا منو نشناخت.همینجوری خشکم زد گفتم ممنون منم خوبم و بدون اینکه خودمو معرفی کنم و آشنایی بدم رفتم سرجام نشستم.پیش خودم میگفتم حالا اینکه یه رابطه ی ساده ی معلم و شاگردی بود ،ولی خدا به داد کسایی برسه که یهو میرن بالا سر کسی که عاشقشون بوده یا عاشقش بودن و اون طرف مثلا به خاطر حادثه و یا... فراموشی گرفته باشه و اصلا نشناسدشون.وای که چه حسسسسس بدیه خیلی خیلی 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۱۰
مهـــ شین

آخه چرا اینقدرررررر حال من به حال تو بستگی داره هان؟؟؟؟؟؟ چرا وقتی توخودتی دنیای منم تیره و تار میشه و حالم بده هان؟لعنتی چرا آخه؟!

بدم میاد اینقدددددررررررر 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۲
مهـــ شین

یعنی عشق واقعی توی این دنیا وجود داره؟.یعنی واقعا ممکنه کسی به خاطر یکی دیگه از خودش بگذره؟ البته غیر از عشق مادر به فرزندشو میگما.منظورم بین زن و مرده .نه واقعا داریم؟ شک دارم .مخصوصا توی این دوره زمونه 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۴۵
مهـــ شین

حرف‌هایی هست‌ برای گفتن که اگر گوشی نبود نمی‌گوییم.. 
و حرف‌هایی هست برای نگفتن، حرف‌هایی که هرگز‌ سر‌ به ابتذال گفتن فرود نمی‌آورند. 
حرف‌های شگفت، زیبا و اهورایی همین‌هایند و سرمایه ماورایی هرکس به اندازه حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد، 

حرف‌های بی‌تاب و طاقت‌فرسا، که هم‌چون زبانه‌های بی‌قرار آتش‌اند و کلماتش هر یک انفجاری را به بند کشیده‌اند؛ 
کلماتی که پاره‌های بودن آدمی‌اند. 
اینان هماره در جستجوی مخاطب خویشند، اگر یافتند، یافته می‌شوند و در صمیم وجدان او آرام می‌گیرند.. 
و اگر مخاطب خویش را نیافتند، نیستند.. 
و اگر او را گم کردند، روح را از درون به‌ آتش می‌کشند و دمادم، حریق‌های دهشتناک عذاب بر می‌افروزند. 

دکتر علی شریعتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۲۸
مهـــ شین

امشب برای چندمین بار از دست خودم شاکی ام شدیییییییید. بعضی وقتا مثل الان اینقدر از خودم بدم میاد که نگو.از غرور نداشتم در برابر کسایی که دوستشون دارم. بعضی وقتا میگم ای کاش دوست داشتنم بر غرورم غلبه نمیکرد ای کاش صبور بودم .اگه تحمل داشتمو یکم صبوری میکردم عزت نفسم خیلی بیشتر حفظ میشد . چه کنم که با بی طاقتی و عصبانیتای یهویی حتی اکه مقصرم نباشم اینجوری جلوه میکنم.

از دستت ناراحتم نوشین خیلی ناراحتم ازت ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۱۲
مهـــ شین