چرند و پرندهای دوستانه!

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

برای فریبا

يكشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۳۷ ب.ظ

دکتر خالدی رو یادته؟ نحوه تدریس و برخورد محترمانه اش با دانشجو ها رو خیلی دوست داشتم الانم که میرم سر کلاس خیلی وقتا متود های تدریس اونو پیاده میکنم. یادته چقدر سرزنده و شاداب بود؟ یادم نمیاد که سال آخر بود یا سال یکی مونده به آخر، پدرش فوت کرد ! باورم نمیشد که مردی در اون سن و سال (که این نشون میده پدرش هم وقت فوتش همچین جوون نبوده!) این همـــــــه مرگ پدرش روش تاثیر بذاره ! دیگه هیچ وقت اون شادابی همیشگی و اون شور و اشتیاقی که وقتی میومد سر کلاس داشت و ندیدم ازش! گفتم حتما ماه های اول اینطوریه بعدش دوباره همونجوری میشه ولی دیگه هیچوقت سرزندگیش برنگشت و حتی توی کلاسای ارشد هم همینطور بود! وقتی خودم همین اتفاق برام افتاد تازه فهمیدم کجا چه خبره! میدونی سه سال خیلی سختی رو گذروندم مخصوصا سال اولش، بد که نه بســـــــیار بسیار وحشتناک بود اینقدر که هر چی از بدیاش و سختیاش بگم کمه (مثلا دوران عقدم بود!) خیلی... خیلی... خیلی...

نمیدونم شاید اون غمی که حس میکنی باهامه همین باشه! غمی که دیگه نمیذاره یه دل سیــــــــــــر و از ته دلم بخندم. البته چون خودم اون روزای خیلی وحشتناک و دیدم فکر میکردم نسبت به اون روزا الان نرمال شدم و کاملا به حالت قبلم برگشتم ولی مثل اینکه غم وجودم مشخص تر از این حرفاست!   

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۱
مهـــ شین

نظرات  (۶)

دقیقا منم حس تو رو دارم  سه ساله که هیچی خوشحالم نمیکنه ولی عزیزم بیا دلمونو به چیزای زیادی که خدا بهمون داده خوش کنیم بیا قوی باشیم که یه روزی حسرت زندگی الانمونو نخوریم :-) 
پاسخ:
درسته! آدم نعمت های خیلی زیادی توی زندگیش هست که متاسفانه قدرشونو نمیدونه . باشه موافقم :-) باشااااااااا
عزیزم خدا رحمتش کنه بقای عمرمادرت باشه.

پاسخ:
قربونت راضیه جون. مرسی عزیزم
نمیشه برای بقیه هم بنویسی؟
حسودیشون میشه ها!
:)


پاسخ:
خب نظرت رو خصوصی فرستاده بودی نمیشد پایینش جوابتو بدم، بعدشم کلی حرف دربارش داشتم . باید یه پست بهش اختصاص میدادم :-) بچه ها خودشون درک میکنن ...

تو را از شیر میگیرند تا بوی کودکیت را از یاد ببری...

و این اولین تجربه انسان است برای از دست دادن چیزی که دوستش می دارد...

و بعدها یاد میگیری که خیلی چیزها را که دوست داری از دست بدهی از عروسک هایت تا آدم های دور و برت...

تا پدر،

     مادر،

        خواهر،

               برادر،

                   پدربزرگ،

                            مادربزرگ،

 همسر،

         فرزند،

               رفیق

و عشق های فراموش نشدنی مثل فیلم ها...

همه زندگی صحنه های یک فیلم است...

از هر سکانس و صحنه لذت ببرید

نگران آخر فیلم نباشید هر وقت تمام شد خودش می نویسد

                                                                           پایان

پاسخ:
خـیــــــــــــــــــلی زیبا بود واقعا همینطوره. مرسی دوست خوبم :-*
دوست دارم اینجور مواقع هاجر رو بگیرم بزنم با این کامنتهاش!

عه هه!


پاسخ:
بچه حوصله نداره فکر کنه و نظر خودشو بنویسه،  یه متن پیدا میکنه میزاره :-) البته خدایی متن قشنگی بودا ولی نظرات خود فرد یه چیز دیگه است! کلا با زدنش موافقم یه بار قرار بزار بریم بزنیمش. اتفاقا بهونه واسه زدنش کمم نیست!

عمدا گذاشتم:) یادم رفت بگم من حسودیم شد نمیشه برای مام بنویسی!!!آخه چرا برای فریبااااااااااااااا:(

پاسخ:
ای حســـــــود ! فریبا یه نظر خصوصی گذاشته بود و ازم سوال کرده بود منم میخواستم جوابش رو بدم گوگولی اونم مبسووووووط. افتاد الاااااااااان؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی