ضعف فرهنگ
طرف رفته مانتو بخره مغازه داره بهش گفته مانتوهای ما خیلی خاصن و شما به عنوان مشتری فقط میتونین سه تاشو برا پرو انتخاب کنین نه بیشتر!! حالا بماند که چقدر فروشگاهه با کلاس بوده و کلی جنس لوکس داشته ولی به هر حال حق اینطوری حرف زدن با مشتری رو نداشت و حقش بوده همون موقع از فروشگاه بزنه بیرونو بگه مانتوهات تو سرت بخور (والا اگه یه نفر ۱۰۰ تا لباسم بپوشه و آخرش مد نظرش نباشه که بخره فروشنده حق نداره با مشتری اینطوری حرف بزنه، البته این نظر منه شایدم درست نباشه) ولی به خاطر اینکه یکی ازونا خیلی چشمشو گرفته بوده اهمیتی نمیده و فقط سه تا مانتو رو پرو میکنه . خلاصه با وجود قیمته بسیار بالا تصمیم میگیره همون مانتو رو بخره ... به فروشنده میگه فلان مانتو رو میبرم. همین که فهمیده خریداره ورق برمیگرده! خانومه محترم شما هرچندتا مانتو که میخواین بگین من بیارم خدمتتون !!! خلاصه همون مانتو رو میخره میاد خونه میبینه بله به جای اون مانتو یه مانتوی دو سایز کوچیک تر که اصلا دکمه هاشم بسته نمیشده با یه طرح متفاوت رو اشتباهن واسش گذاشته تو پاکت!!! آره دیگه اینه وضعه جامعه ما! کلاس گذاشتن در حد لالیگا ولی کارایی صفر...
گاهی که این چیزا رو میبینم یا میشنوم مخصوصا توی فروشگاها یاد دکتر خواجوی میفتم و خریدن ساعت از سوئیس!! ما کجا اونا کجا والا
پستام کم کم داره فقط انتقادی میشه ها باید اسم وبلاگو عوض کنم :-)